عشـــــــق و جنــــــــون

عـکسهای بی نظیر وجذاب

  

ای از عشق پاک من هميشه مست ، من تو را آسان نياوردم به دست

من تو را آسان نياوردم به دست

بارها اين کودک احساس من ، زير باران های اشک من نشست

من تو را آسان نياوردم به دست

در دل آتش نشستن ، کارآسانی نبود

راه را بر اشک بستن ، کار آسانی نبود

با غروری هم قد و بالای بام آسمان

بارها در خود شکستن ، کار آسانی نبود

بارها اين دل به جرم عاشقی ، زير سنگينی بار غم شکست

من تو را آسان نياوردم به دست

در به دست آوردنت ، بردباريها شده

بیقراری ها شده ، شب زنده داری ها شده

در به دست آوردنت ، پايداري ها شده

با ظلم و جور روزگار ، سازگاري ها شده

ای از عشق پاک من هميشه مست ، من تو را آسان نياوردم به دست

من تو را آسان نياوردم به دست

بارها اين کودک احساس من ، زير باران های اشک من نشست

من تو را آسان نياوردم به دست


ما تا کی ؟ باید تا کی این نقشا رو بازی کنم ؟

حالا که راضین همه ، باید تو رو راضی کنم ؟

راستی عجب دنیایه ، کاراش غریبو وارونس

دیوونه کم بود ، خودشم از همه بیشتر دیوونه اس

ببین گلم ، بهشت من ، طاقت شونه هام کمه

عین یاس همسایمون ، شاخه آرزوم خمه

زخم زبون آدما هر ثانیه زیاد تره

همش می گن کجاس ؟ چی شد ؟ تو رو نمی خواد ببره

مادر بزرگ می گفت برو طالعتو یه جا ببین

منم آوردم عکستو ، گفتم تو فالم اینه ، این

همه بهم می خندیدن ، تو هم بودی می خندیدی ؟

کاش خودتو به جای من می ذاشتی و می فهمیدی ... 


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد

Design By : ashkii341